مانيماني، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه سن داره

مسافر کوچولو مانی

00

سلام امروز میرم دندونپزشکی  می ترسم امروز موقع ناهار مانی بطری دوغ رو میبینه میگه   گاوا دوغ میدن مامان ؟اخه رو بطریش عکس گاورو دیده بود منم براش توضیح دادم خودش هم ئ توضیحاتی داد اخرش گفت توی دوغ نمک میریزن مامان تو که نیدونی من میدونم   امروز میرم بلیط بخرم ...
20 خرداد 1393

این چند روز

سلام ما دیگه توی عطیلات تابستونی بسر میبریمواقعا با حاله  هفته پیش بلیط گرفتم برم روز جمعه ولی وسط هفته از اداره تل کردند بریم گزینش .رفتم ولی گزینش نکردن گفتن هفته بعد الان آخر هفته بعد شد ولی خبری نشد تا آخر تابستون همین جور مارو علاف میکنن  از مانی جون هم بگم فعلا خوابه بعضی روزا کسری میاد باهم بازی میکنن یه روز یه کار بد کرده بودش منم تحویلش نمیگرفتم بعد عذر خواهی کردو بخشیدمش توی اتاقش داشت کارتون میدید رفتم چند تا ماچش کردم در حالی که داشت شیر میخورد گفت برو منم نگاش کردم فهمید ناراحت شدم لبخند زد وخندید منو ماچ کرد گفت دوستت دارم فقط برو می خواست کارتونش ببینه نازی   کلی کاراش یاد...
6 خرداد 1393
1